اين روزها يكي از بحث هاي داغ و مهم كشور ما اميرخان تتلو است.  داستان از ديدارجناب رييسي شروع شد. اوجي گرفت و داشت كم كم فراموش ميشد.  يهويي جناب رسايي ، بسان ِ من و امير همين الان يهويي در رسانه ها ظاهر شدند.

البته اين عكس به همان طنازي عكس چند سال قبل جناب رسايي با پلاكارد من يك دهاتي هستم بود. آن موقع منِ عوام در سياست ، در فكر اين بودم كه ايشان در انديشه پاسخگويي به مرحوم هاشمي بوده اند، اما امروز متوجه شدم كه نه ايشان همان آهنگ من دهاتي ام شادمهر عقيلي را قصد كرده بودند.

اما از نظر معمارانه جناب اميرخان تتلو نظريه آدولف خان لوس را هم لوث كرده اند. لوس در مقاله ی «تزیین و جنایت» نوشته است که خالکوبی انسان های قبایل بدوی افریقا، کار خطایی محسوب نمی شده، اما استفاده از خالکوبی در دوران معاصر نشانه ی عدم سلامت انسان است. در دادگاه «لوس» ، که حکم آن اثبات جرم تزئینات و تزئیناتچی ها و در نهایت حکم به فنا و نیستی آن صادر می شود، با ديدن نقوش خالكوبي اميرخان تتلو ناخود آگاه به یاد جمله های آدولف لوس افتادم. آیا تزیین هنوز جنایت است ؟ اين نقش گاهي بر دست و گاهي بر بازو ، گاهي بر نقطه اتصال كمر به … .!

اميرخان تتلو
اميرخان تتلو

حکایت امروز ما حکایت غریبی است. یکی باركد بر گردن حكاكي کرده و دیگری بر … نقش کرده. پلورالیسم که می گویند، یعنی همین. واقعا پلوراسيم در تمامي اركان فرهنگي جامعه ميبينيم، یک روز تتلو را نفی میکنیم یک روز تقدیر. یک روز ربنای استاد شجریان گوش میکنیم ، یک روز هم احتمالا به همین نزدیکی ها ربنای تتلو . روزهایی که ما دانشجو بودیم اساتید مطرح آن زمان دیکانستراکشن رو نفی میکردند ، اگر روزی تتلوی معماری ظهور کند ، حال آن اساتید قابل وصف نیست !!! .

مهندسین مشاور اروین معماری پارس

پيمان رزمجو تیر ماه 1396

بازدیدها: 11